و تو با سرعت نور 22 ماهه شدی......
سلام دختر مهربونم،......
عزیز دل مامان 22 ماهگیت مبارک،آره چقدر زود میگذره روزهای با تو بودن با اینکه دلم واسه روزهای نوزادیت تنگه ولی عشقم خوشحالم از اینکه دیگه خیلی چیزها رو متوجه میشی،خوشحالم از اینکه احساساتمونو،خوشحالیمونو،ناراحتیمونو درک میکنی مثلا یه شب که سرم درد میکرد و زود خوابم برد احساس کردم یه فرشته داره بوسم میکنه تا اون موقع هر وقت ازت در خواست میکردم این کارو میکردی ولی اون شب،اگه بدونی چقدرواسم لذت بخش بود،آره خوشحالم که داری همدمم میشی......
با خودت بازی میکنی،عروسکتو میخوابونی،مسواک میزنی،نخ دندون میکشی،......هر کاری ما میکنیم تقلید میکنی،همه کارتوناتو حفظی،اداهاشونو در میاری،یاد گرفتی اگه میخوای بری تو اتاق در بزنی بری داخل،واسه همین هی در اتاقتو میبندی دستتو مشت میکنی و در میزنی بعد میری داخل اگه بودنی چقدر این موقع ها دلم میخواد گازت بگیرم......
خلاصه خانومی شدی واسه خودت......
روانه ات میکنم هر لحظه به سوی آینده ای ♥آرام♥شاد♥آزاد♥سلامت
اخمتو بخوررررررررررررررررم من ...
شما از عشق و عاشقی چیزی سرت میشه؟من عااااااااااااااااااااااااااااااااشقتم......
اینجام داری نی نیتو میخوابونی......
داری با چه دقتی کارتون میبینی......
اینم از لاک زدنت......
یادم رفت بگم قرتی هم تشریف داری این لباسو می پوشی،میزتو میزاری میری جلوی آینه خودتو میبینی،کلی واسه خودت ادا در میاری بعد تکون میخوری یعنی آهنگ بزارین نی نای کنم ،قربونت برم من عزیزکم......
اینم از کرم زدنت......
بله اینم روژ گونه زدنت......
تو کاری با دلم کردی که فکرشم نمیکردم......دختر بی همتای من......
روزهایمان را با تو نفس میکشیم ......نفسمان شدی عشقم......
دووووووووووووووستت دارم عززززززززززززیزززززززززززم......