الناالنا، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

خاطرات دخترم النا

نوروزی که گذشت......

1393/1/18 23:06
نویسنده : مامان منصوره
818 بازدید
اشتراک گذاری

بلاخره بعد کلی بدو بدو سال تحویل شد و ما به دیدن بزرگتر ها پدر و مادر رفتیم و از فردا به دیدن بقیه فامیل ،فردای روز عید ناهار خونه عمه من دعوت بودیم و این آغازی بود برای دعوت کردن بقیه فامیل برای  شام و ناهار و خوش به حال جوجه ما،آخه وقتی همه جمع می شدیم کلی بچه های قد و نیم قد،البته فعلا شما کوچکترن عضو خانواده ما هستی،

چند روز اول عید هم هوا واقعا بهاری بود و با این که مسافرت نرفتیم حسابی از این هوا استفاده کردیم و چند جایی تفریحی رفتیم،......

اینها عکسهای بود که در حال چیدن هفت سین بودیم و شما هی انگشت رو میزدی تو سمنو و بهم نشون میدادی تا پاکش کنم،......اینم از ژست گرفتنت بهت میگم میخوام ازت عکس بگیرم 1،2،شما هم میگی10

عکس اول بعد سال تحویل بود که رفتیم خونه پدر جون و عکس پایینی سال اول 7 روزت بود،مامان قربونت بره عشق ابدی من......

اینم بابا علی مهربون که همش مواظب شماست،

 

 

اینجا هم خونه دایی مجید رفتین 3 تاییتون رو یه قالیچه نشستین،پویان،مهدی و النا کوچولو،...... 

اینجا هم اومدیم دریا ولی زیاد باد میزد برگشتیم......

 

اینجا اومدیم پارک ملت،خیلی فضایی جالبی درست کرده بودن ،یه کلبه قدیمی درست کردن،چون سال اسب بود ،اسب آوردن،و مرغ و جوجه،هفت سین درست کردن و ما هم نهایت استفاده رو کردیم و تو جوجه کوچولو هم تموم انرژی تو تخلیه کردی،...... 

اینم از کلبه زیبا...... 

 

 

 

 

 

اینجا هم داری خرگوش نگاه میکنی،.....

اینجا رفتیم باغ پدر جون......

مهدی و پرنیان بدو میکردن تو هم دنبالشون......

مادر جون واستون 2 تا باربی گرفته بود که از اول تا آخر دستت بود و هم دیگه رو بوس میکردن،از اون روز تا حالا کارت بازی کردن با اونهاست......

فرشته کوچکم بی نهایت دوستت دارم...... فقط یه مادر میتونه با همه خستگی و بی حوصلگی کودکش رو به گردش ببره که کودکش شاد باشه،پس شاد باش جان مادر......

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان آیسو وآیسا
18 فروردین 93 19:53
عالی بود عکسهای نوروزتون سال نو تون مبارک منصوره جووون امیدوارم سالی پر از شادی وسلامتی وبرکت باشه براتون
مامان منصوره
پاسخ
مرسی عزیزم بابت آرزوی قشنگت،ببوس فرشته های نازتو
نیلوفر/ مامانه روژینا
19 فروردین 93 2:12
وااااای فدای گل دخملی بشم که اینقدر ناز و دوست داشتنی شده.هزار تا بوووووووووووووووووس برای النای خوشمزه خوشحالم که تعطیلات خوبی داشتید مامانی. عکساتون خیلی قشنگه. چقدر خوبه که نزدیکه دریا هستید. ببخشید میپرسم شما گیلان هستید یا مازندران البته با عرض شرمندگی
مامان منصوره
پاسخ
مرسی مامان نیلوفر عزیز،چشات ناز میبینه،خواهش میکنم،مازندران،در خدمتیم،بوس واسه دختر نازت
مامان محیا نازنازی
21 فروردین 93 8:14
عکسای قشنگیه همیشه به خوشیو شادی عزیزم
مامان منصوره
پاسخ
مرسی مامانی
اعظم مامان زهرا
21 فروردین 93 15:13
هر چی آرزوی خوبه مال تو.... تامیدوارم شما هم سال خوبی داشته باشید ممنون که اومدین
مامان منصوره
پاسخ
مرسی مامانی،وظیفست،ممنون بابت آرزوی قشنگت،ببوس دخترتو
مامان نی نی
23 فروردین 93 11:14
ای جانم سلام به مامان منصوره و دختره نازش النا خانومی .... چقد این دختر اخه خورذنیه هزار ماشالله داره .... خدا جونم ای جان خدا حفظش کنه خوشبختی و عاقبت بخیریش و ببینی الهی تو لباس عروس چه خرودنی بشه ... هزار ماشالله کیف کردم از این سلیقه تو لباس پوشیدن النا خانومی تک تک لباساشو با وسواس نگاه کردم و لذت بردم ... احسنت داری مامان خوش سلیقه .... راستی مشکل یبوستم خیلی اذیت می کنه اینقد که دیگه مجبور شدم روغت زیتون رو با شیاف بزارم داخل بدنم .... فدای یه سلول نی نی های گلمون مگه نه ؟؟؟؟ اونا سالم باشن ... توکل به خدا
مامان منصوره
پاسخ
مرسی مامانی عزیز ،نظر لطفتونه،بابت دعایی قشنگت ممنون،آمین
مامان لیانا
26 فروردین 93 5:58
پرنسس النا سال نو با تاخیر بهت تبریک میگم انشالا سالی همراه با سعادت و خوشبختی برای شما و مامان و بابا باشه..عزیزم هر روز ماشالا خوشگل تر و جذاب میشی..معلومه حسابی نوروز بهت خوش گذشته عزیزم امیدوارم همیشه شاد باشی بوس واسه لیانا جون