17 ماهگیت مبارک.....
17 ماهه که نتونستم به اندازه کافی بخوابم.....
17ماهه که نتونستم خوب تفریح کنم.....
17 ماهه که نتونستم خوب مسافرت برم.....
17 ماهه که نتونستم اوقات فراغت خودم رو داشته باشم.....
17 ماهه که خلوتی برای خودم ندارم.....
17 ماهه که خیلی از کارهای مورد علاقمو انجام ندادم .....زیرا.....
17 ماهه دختری دارم از جنس فرشته ها.....
17 ماهه که یک مادرم.....یک مادر.....تنها یک مادر است که تمام ندارم ها و نداشتنهاشوبا وجود کودکش میپذیره و گله ای نمیکنه.....
من با تمام صرف این فعلهای منفی تو 17 ماه گذشته شاد بودم .....
و دیگه اینکه واسه خودت خانومی شدی.یادم پارسال ماه رمضون بغلت میکردم همه جا میبردمت و امسال دستتو میگیرم و افطاری میریم.
از شیرین کاریات .شیطونیات.....چی بگم که هر چی بگم کم گفتم.کارتم که همش پشت کامپیتور.پشت تلویزیون در کل عاشق چیزهای خطرناکی.
و اگه جلوتو بگیرم یا دعوات کنم شاکی میشی و بابات و صدا میکنی باباااااااااا.یا خودت دعوام میکنی.اه ه ه ه ه ه .
اینجا رفتیم افطاری و فندق مامان داری نان میزاری رو سفره.
اینجا اومدیم باغ پدر جون که شما خیلی شیطونی کردی.
برگشتنی بعد کلی خستگی خوابت برد.