الناالنا، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

خاطرات دخترم النا

روز مادر

1392/4/19 17:34
نویسنده : مامان منصوره
228 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخترم.عزیزم.جیگرم.نفسم.....

امروز روز مادره و من بخاطر وجود تو مادر هستم.چه حس قشنگیه.......خدا جون شکرت.

صبح  که چشامو باز کردمو بابا سعید بهم تبریک گفت و چند دقیقه بعدش شما بیدار شدیو بهم لبخند زدی حس کردم من چقدر خوشبختم.

 

النا جونم من 2 تا از اتفاقهای مهم زندگیم 28 مرداد سال 84 عقدم با سعید بود و 23 اسفند 90 شب تولد تو.آرزو میکنم خدا همیشه شما دو تا عزیزترینامو واسم حفظ کنه و به همه مادرا مخصوصن مامی خوب خودم سلامتی و طول عمر با عزت به.

 

        *مادرم *را .....هرگز .....ندیدم که پرواز کند.....!!زیرا به پایش.....من را بسته بود.....پدرم را.....

                                                      و همه زندگیش را!!..... 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)