جشن چند قلوها.....
سلام به دختر قشنگ و با نمک من.....
عروسکم امرو ز جمعه 5\8\92 تو پارک بوستان جشن چند قلوها بود من و شما و زندایی با پسر دایی مهدی رفتیم, هر چند ما که از جشن چیزی نفهمیدیم آخه جیگر مامان همش لج میکردی و منم در حال دور دادنت.....
عزیزکم نمیدونم این روزها چقدر لج باز و بی نهایت بد غذا شدی،حدس میزنم بخاطر دندونت باشه،آخه 16 تا از دندونات کامل شده،الان دیگه دندونایی کرسیت و دیده نمیشه،
النا،دختر بی نظیرو مهربونم،این روزها بانمکیهات و شیرین زبونیهات به اوج رسیده،!گاهی دلم میخواد بتونم زمان رو متوقف کنم،مثلا وقتی منو ناز میکنی یا می بوسی.....ازت ممنونم بخاطر تمام این لحظه ها،و این شادیهای که بی منت به ما میبخشی،به خاطر بودنت،مهربونی و خنده هات،ممنونم که خالق تمام لحظات نابی.....
اینجا هم یه جای رو مشخص کرده بودن بچه ها نقاشی بکشن ,شما هم اومدی چشم چشم دو ابرو بکشی،.....
♣ همیشه سلامت باش گلم ♣