سیزده بدر......
دخترم......یگانه زندگی مادر سلام......
امسال هم مثل همیشه برای 13 بدر رفتیم باغ پدر جون اینا،یادمه پارسال تازه تا تی تا تی میکردی،بعد پایان روز تو راه برگشت احساس کردم داغی وقتی اومدیم خونه تب شدیدی کردی،امسال هم که ماشالله زلزله ای شدی واسه خودت ،یک لحظه آروم و قرار نداشتی، و پسر خاله پویان همش مواظبت بود تا صدمه نبینی،الهی خاله فدای دل مهربونت بشه،ولی در کل روز خیلی خوبی بود،
اینجا همش میخوای بری داخل آب که پویان میگیردت......
اینم عکس 13 بدر پارسال،الهی مامان قربونت بره......
اینها هم سبزه های گره زده......
النا......خیلی خیلی دوستت دارم دردانه رویایی مادر......
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی